گفتم : بابا! هزاران بار زمین خوردم؛ هنوزم منو دوست داری!؟ گفت : عزیزم دستت رو بده و خاک های پیراهن رو پاک کن ، پاک نشد خودم برات پاکشون میکنم نگران نباش سفر کردن توی دل مولا... میگه نگران نباش! نگران ,پاک ,، ,رو ,؟ ,میگه ,نباش
درباره این سایت